خشونت قابیلی درقرن بیست ویک
نگارنده : زلمی رزمی نگارنده : زلمی رزمی

 

بمناسبت ۲۵ نوامبرروزجهانی منع خشونت برعلیه زنان

 

خشونت رایج ترین ونابایسته ترین مشخصه انسان است که نوع بشر، سزاوارآن نیست ولی درهیچ  زمانی از تاریخ خود ازآن فارغ نبوده است .

قدمت تاریخی این پدیده ، ازرنج هایی که بشررا با نرمی وتعادل او، ازحیوانات تمیزمیدهند، نکاسته است .

 خشونت دارای انواع گسترده است وعلل اصلی آنرا باید درفقراقتصادی وفرهنگی بازجست، بیگمان درکشورهائیکه ازنظراقتصادی،فرهنگی وسیاسی عقب مانده تر اند،حق کشی ، تبعیض وستم وحتی نفی فزیکی زن امریست پذیرفته شده وحق برسمیت شناخته شده مردان، خشونت برزنان طیف وسیعی ازتوهین ، تجاوز،   تهدیداقتصادی، تحقیردربرابرچشمان فرزندان تا خشونت بدنی، قتل ناموسی وسنگساررا دربرمیگیرد، بدون آنکه خشونت کننده همچون یک جنایتکارتحت پیگردقانونی قراربگیرد . 

یکی دیگرازانواع خشونت، خشونت های سیاسی یا حکومتی است که نتنها زنان را دریک سیستم جدا سازی  آپارتاید جنسی ببردگی کشانیده و تنبیهات را برآن ها تحمیل میدارد بلکه تمام افراد طبقه پائین جامعه را دربرمیگیرد، کمترکسی است که درصحنه های سیاست جهانی ازعملیاتهای جنون آمیزرقابت های تسلیحاتی، تهاجمات و   خشونت های نظامی، بمباردمان مناطق مسکونی ، لشکرکشی هاواشغال سرزمین ها توسط نیروهای زورگووخودکامه   دولتی، دستگیری وکشتارجمعی ، سیاه کشی ها، نژادپرستی ها، تعصبات عصیانگرایانه نئوفاشیست ها، شکنجه های وقیحانه دربازداشتگاهها،گروگان گیری وتجاوزوبیحرمتی وقتل وکشتارزنان واطفال،زندانها وشکنجه گاههای وحشتناک کوره های آدم سوزی ، اردوگاههای کاراجباری که گرسنگی ، شکنجه های جسمی وروحی وزنده سوزی درآنها جریان عادی وپذیرفته شده مینمود، بی آسیب مانده ویا دست کم روایت هایی نشنیده باشد .

همینطوردرتاریخ کشورخودبسیارخوانده وشنیده ایم حکایات دردناک وملال انگیزظلم ها وخشونت ورزی های شاهان وحکام مستبدودیکتاتوروخونریزرا که برای حفظ وبقا وتحمیل اراده خود براکثریت پراکنده هرآنچه ظلم وجفا بوده درحق مردمان سرزمین دریغ نکرده وسرپیچی ونافرمانی توده هارا با خشن ترین صورت ممکن سرکوب کرده اند .

بشهادت تاریخ زمامداران خودکامه ای بودندکه با وقاحت وبیشرمی میگفتند : ملت افغانستان لایق هیچ چیزنیست باید سوارشان شدورکاب کشید ...

این ملت فقط لیاقت زوررا داردوبس .

تاریخنگاران ما صورت مجازاتها وانواع شکنجه های دولتی آنزمان را چنین جمعبندی مینمایند :

هردودست را بندزدن وبمیخ محکمی که بدیوارکوبیده شده آویزان کردن ، غل وزنجیر، قین وفانه ، چوب وشلاق ومشت ولگدزدن، تجاوزجنسی بمردم ازجنس ذکورواناث ، کشیدن ناخن هاوشکستن انگشتان دست وپا، بریدن دست وپا وگوش وبینی ، واسکت بریدن ، چشم کشیدن وسربریدن ، تیل داغ کردن درکاسه سر، برروی تابه داغ نشاندن تا پوست وگوشت ماتحت شان کباب شود، داغ کردن بدن بوسیله سیخ داغ ،گذاشتن قوغ آتش درزیربغل،چوب نتراشیده به ماتحت مجرم کردن ، بیدارخوابی وگرسنگی دادن ، اجازه ندادن رفع حاجت ، نجاست را به مجرم خوراندن ، بدن زندانی را سوراخ سوراخ کردن وشمع یا چراغ تیلی را درآن جاه دادن ، آویزان ساختن سنگ ببیضه ، استعمال آب جوش واطوی داغ وجریان برق برنقاط حساس بدن مانندبیضه هاودوطرف ران ها، فروبردن سنجاق ویا آلتی پیچ مانند بزیرناخن ها، کوبیدن انگشتان با چکش، به چهارمیخ کشیدن ووصل سیم برق برسرآلت تناسلی وبیضه ها و داخل گوش وبینی وپشت چشم ، کفش میخ دارپوشاندن ودوانیدن ، غرغره وچانواری وبدارآویختن وبتوپ پراندن ، سوزاندن سینه وتجاوزبه ... زنان مجرم واستعمال دنده برقی درحضورخویشاوندان وانواع خشونت های وحشیانه ئی که زبان وقلم ازگفتن ونوشتن آن شرم دارد.

ولی اگرما ازآن سالهای پررنج وشکنج به آغازقرن ۲۱ یعنی عصرتمدن وپیشرفت که بشرمدعی دستیابی ببسیاری از ارزشهای علمی واخلاقی است،بازگردیم،میبینیم که نتنها فاجعه خشونت درکشورما سپری نشده بلکه گرفتارخشونت های بمراتب شدیدتروهولناک ترازآن زمان است ، خشونت های سازمان یافته ایکه ابعاد قرون وسطایی دارد ، روزی نیست که وسایل ارتباط جمعی ازقتل ها ، ترورها، بمب گزاری های انتحاری ، بمباردمان مناطق مسکونی، سرکوبی خشونت بارووحشیانه فلان گروه وبهمان گروه ، اختطاف ،گروگان گیری ، قتل وکشتار، تجاوزبمال وناموس وشرف مردم هم ازجانب جنگسالاران وافرادوابسته بمقامات حکومتی وهم ازجانب گروه های مسلح مذهبی ، خبرندهد امروزه بیشترین خشونت ها،ترورها، قتلهای دسته جمعی، بمب گزاریهای انتحاری وبقیدواسارت درآوردن زنان بنام دفاع ازاسلام بوقوع میپیوندد، انسان هارا درانظارعمومی حلق آویزمیکنند،سرمیبرندوباشوق وشعف بتماشای آن می نشینند،راحت وآرام دست وپا قطع میکنند، چشم هارا ازحدقه بیرون می آورند، شکم زنان حامله را با شمشیرمیدرند سنگسارمیکنندوگردن میزنند، عده ئی انسانهای ساده لوح ومتعصب بخودبمب بسته ودراماکن عمومی زن ومردوطفل وپیروبرنارا بقتل میرسانند .

وبدین سان هرروزشاهدصحنه های خشونت باریم ، انواع خشونتها ، ازخشونت های پوچ واحمقانه علیه زنان که ریشه درفرهنگ مردسالارانه دارد، گرفته تا خشونتهای مفرط درمیدانهای جنگ ودرصحنه های تروروآدمکشی ویا خشونت های تحریک شده ببهانه های تعصبات قومی ، مذهبی وفرهنگی که منجربه خونبارترین جنایات گردیده است .

آری هموطن ! خشونت وتبعیض وکژاندیشی وتعصب روندغالب جامعه ما شده است . برپایه تازه ترین گزارشی که آژانس امدادبین المللی آکسفام روز۴ شنبه ۱۸نوامبرانتشارداده طی سی سال گذشته مردم افغانستان بویژه زنان در بدترین شرایط وبا وحشت زندگی کرده اند، ازهرپنج افغان یکنفرموردشکنجه وآزارشدید قرارگرفته اندوازهرده افغان حداقل یکنفربزندان انداخته شده است . ))

اگرچه رژیم حاکم ظاهرا خودرا متعهد برعایت اعلامیه جهانی حقوق بشراعلام می دارد وبرای فریب اذهان عامه ازصدور فرمان (منع خشونت برعلیه زنان) دم میزندولی برقوانین ومناسبات کهن وپوسیده قرون وسطایی وخشونتها وجنایات وتبعیض وکژاندیشی هاوتعصباتی که زیرحمایه دم ودستگاه نظام فاسدزن ستیزودرنده پدرسالار وی انجام می پذیرد،سرپوش میگذارد .

خشونت برعلیه زنان درکشورما ریشه عمیق داردومستلزم یک مقابله جدی وهمگانی ورادیکال است که بتواند ریشه خشونت را بخشکاند و راه را برای ازبین بردن هرگونه خشونت هموارسازد .

درپیش گرفتن سیاست های ملی روشن ، ایجاد نهادهای مدافع حقوق زن ولغوفوری وبلامنازع قوانین وآداب ورسوم کهن وپوسیده قرون وسطایی بی شک گام بزرگی درراه رفع خشونت خواهدبود.


November 23rd, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي